تقویت مغز نوزاد در ماه هجدهم تولد
کودکان کارها را فراتر از آنچه را که در واقع انجام شده است، می بینند و هدف انجام آن را استنباط میکنند.
بنابراین وقتی ناخواسته شیر را روی زمین میریزید، کتابتان به زمین میافتد و یا کلیدهایتان را به اشتباه در جا کلیدی میاندازید، کودک نوپایتان روی اشتباه شما تمرکز نمیکند، بلکه او نیت شما را بهتر از اشتباهتان درک می کند. حدوداً در این سن کودکان متوجه میشوند که افراد رفتار محضی ندارند، بلکه حالتهای ذهنی از قبیل افکار، احساسات، تمایلات و نیات پشت این رفتارها قرار دارند. این مفهوم، برای ذهن کودکی با این سن کم، مفهوم پیچیدهای است!
به راحتی میتوان پی برد که کودکان چگونه از شیوۀ یادگیری استفاده میکنند. اگر در کنار کودکتان کیک لیمویی درست کنید و برایش توضیح دهید که چگونه از قاشق، فنجان و رندۀ پوست لیمو استفاده میکنید، کودکتان از آنجا که قاشق و فنجان را میشناسد، می فهمد که رنده، یک شیء نا آشناست.
والدین نباید به خاطر این که تصور میکنند کودکشان معنای کلمهای را نمیفهمد، از کاربرد آن کلمه خودداری کنند. با اینکه توضیحات پیچیده شاید فراتر از توانایی درک مطلب فعلی کودکتان باشد، اما استفاده از کلمات جدید برای توصیف اشیاء، در قلمرو یادگیری کودکتان بسیار مفید است. برای مثال برایش توضیح دهید که چطور گلها را داخل گلدان و شمعها را داخل جاشمعی قرار میدهید و سپس بگویید که می خواهید دماسنج را بررسی کنید تا ببینید دمای خانه چقدر است. در صورتی که کودکتان معنای دماسنج را نداند، از طریق فرآیند حذف کردن به معنای آن پی خواهد برد.
حتی صفات، قابل یادگیری هستند. به کلماتی که برای توصیف یک شیء زیبا استفاده میکنید، فکر کنید: زیبا، با شکوه، جذاب، دلپسند و حیرت انگیز. هر جا که ممکن بود از صفات استفاده کنید تا کودکتان آنها را بیاموزد.
در این سن کودکان یاد میگیرد که رفتار انسانها برخواسته از نیات و اهدافی است، اما در مورد اشیاء این طور نیست. سال گذشته کودکتان آموخت که برخی از اشیاء برای حرکت کردن نیاز به کمک دارند، در حالی که برخی دیگر خودشان میتوانند حرکت کنند. او اکنون به تفاوتهای عمیقتری میان انسانها و اشیاء پی میبرد:
- شما (و سایر افراد) به عنوان یک انسان و نه یک شیء، دارای انگیزههایی درونی و نامرئی هستید که شما را به انجام برخی کارها وادار میسازند.
- با اینکه واقعاً نمیتواند فکر شما را راجع به آن چه که میخواهید انجام دهید بخواند، اما میداند که چیزی در شما –که انسان هستید، نه شیء– ، نشان میدهد که به موضوعی فکر میکنید و اینکه کارهای شما، حتی اگر در دست یافتن به هدف خاصی ناکام بمانید، کارهای سنجیدهای هستند.
- اگر شما به عنوان یک انسان میتوانید سعی بر انجام این کارها داشته باشید، پس او هم میتواند. همانطور که این مطالعه نشان میدهد، کودک خودش را بیشتر شبیه شما میداند تا اشیاء پیرامون، به همین دلیل به تقلید از کارهای شما علاقه دارد نه اشیاء.
- وقتی پای چگونگی و چرایی حرکت اشیاء به میان میآید، کودک نوپایتان متوجه میشود که نمیتواند همان انگیزههای درونی را به اشیاء نسبت دهد. او تشخیص میدهد که حرکت اشیاء فقط میتواند در نتیجۀ شارژ مکانیکی باشد و آنها هیچ گونه وضعیت یا هدف ذهنی ندارند.
همین طور که کودکتان درک بهتری از دنیای خود مییابد، مهم است بداند که اعمال اشیاء، توجیه فیزیکی دارند و در مقابل، رفتار انسانها به دلایل روانشناختی مربوط میشود. کودکان کم سن یاد میگیرند که کلیدها، خودشان را پنهان نمیکنند. آنها شیء هستند و انسانها آنها را گم میکنند. به همین نحو یک فنجان به خودی خود از روی میز به زمین نمیافتد و اشیائی که در قفسۀ بالا هستند، برای پایین آمدن نیاز به کمک دارند.